در پنجمین شب از هفته دفاع مقدس خادمیاران و یاوران رضوی کانون ایثار و شهادت منطقه دارالمومنین در منزل شهیدان علیاصغر و اسماعیل وصالیفرد حضور یافتند و از خاطرهگویی خانواده و همرزمان این دو شهید بهره بردند.
به گزارش شبکه خادمان رسانهای کانونهای خدمت رضوی استان تهران، همزمان با اولین چهارشنبه امام رضایی مهرماه و در ایام گرامیداشت دفاع مقدس، اعضای کانون ایثار و شهادت منطقه ۱۴ با خانواده شهیدان اصغر و اسماعیل وصالی دیدار کردند و با سیره این دو مجاهد شهید بیشتر آشنا شدند.
در این بازدید که پس از اقامه نماز مغرب و عشاء در منزل برادر این دو شهید صورت گرفت، اعضای خانواده و همرزمان شهیدان اصغر و اسماعیل وصالی به بیان ویژگیهای اخلاقی آن دو و نقل خاطراتی از مجاهدتهای آنها پرداختند.
به گفته امیر وصالی برادر شهیدان، خانواده وصالی همزمان با آغاز حرکت انقلابی امام خمینی (ره) علیه رژیم طاغوت در سال ۱۳۴۲ فعالیتهای مبارزاتی و تشکیلاتی خود را آغاز کرد و فرزندان این خانواده از کودکی در مکتب بنیانگذار انقلاب اسلامی شاگردی کردند و پرورش یافتند.
شهید اصغر وصالی به همراه برادرش امیر در مبارزه علیه رژیم پهلوی حضور پررنگی داشت؛ بهطوری که در یکی از دستگیریهایش توسط ساواک به کمیته مشترک منتقل، شکنجه و حکم اعدامش صادر شد؛ اما چون رژیم در آستانه فروپاشی قرار داشت، نمیخواست بهصورت مستقیم او را به قتل برساند. به همین دلیل اصغر را در زندانهای مختلف جابهجا میکرد تا در درگیریهای داخلی زندان ترور شود و کشته شدنش گریبان حکومت را نگیرد.
اما از آنجا که «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد»؛ اصغر با زیرکی نهتنها توانست جان سالم بهدر ببرد؛ بلکه با زندانیهایی که فریب گروهکهای التقاطی و کمونیستی را خورده بودند، وارد بحث میشد و به تبیین اصول اعتقادی میپرداخت و بسیاری از آنها را از دامن نفاق، توده، تفکرات کمونیستی و تجزیهطلبی بیرون میکشید، جذب میکرد و به دامان اسلام برمیگرداند.
از سویی دیگر این تعدد جابهجایی در زندانها موجب شناسایی سران اصلی و سرشاخههای گروهکهای التقاطی و جداییطلب و تودهای شد.
اصغر وصالی همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران از زندانهای رژیم طاغوت آزاد شد و فصل جدیدی از زندگیاش را با عضویت در نهاد تازهتأسیس سپاه آغاز کرد.
اطلاعات اصغر درباره سران گروهکها که در زندان به دست آورده بود و حافظه عملیاتی او، کمکهای بزرگی به فرونشاندن غائلههای گروهکها در نقاط مختلف کشور مانند پاوه، آمل، گنبد کاووس و… و پیروزی عملیاتها کرد.
اما شهید وصالی که دوره چریکی را در لبنان گذرانده و همانجا با شهید مصطفی چمران آشنا شده بود، پس از سالها دوباره او را در پاوه ملاقات کرد، آن هم در برههای که گروه دستمالسرخها به فرماندهی وی مقابل تجزیهطلبهای کومله و دموکرات ایستاده بود و شهید چمران بهعنوان نماینده امام (ره) به آنها ملحق شد و غائله پاوه با پیروزی رزمندگان اسلام پایان یافت.
امیر وصالی درباره شکلگیری گروه دستمالسرخها چنین گفت: شهید هادی مهاجر یکی از چریکهای فدایی مکتب امام(ره) و همرزم دیرینه اصغر بود. او هنگام شهادتش لباس قرمزرنگی بر تن داشت و چون داغ او برای دوستانش خیلی سنگین بود؛ همرزمانش لباس قرمزش را تکهتکه کردند و به نشانه خونخواهی وی به گردنشان آویختند و عهد کردند تا آخرین قطره خون به آرمانهای او پایبند بمانند.
برادر شهیدان وصالی درباره برادر دیگرش اسماعیل که چند سالی از او و اصغر کوچکتر بود، گفت: ما سه برادر همزمان در جبهه بودیم. اسماعیل ورزشکار بود و بدن ورزیدهای داشت. سال ۵۹ در تپه کورهموش سرپل ذهاب مشغول حمل مجروحان به پایین تپه بود که با اصابت تیر به شهادت رسید.
پس از شهادت اسماعیل؛ اصغر که منش چریکی داشت، با دیدن بیتابی خانواده در مراسم هفتم او اسلحه بهدست بالای تریلی ایستاد و گفت گریه و بیقراری نکنید! ما برای مبارزه وارد این راه شدیم و انتهای مبارزه شهادت است و ما منتظر شهادتیم!
اما چهل روز بعد از شهادت اسماعیل شهادتنامه اصغر هم امضا شد. شب تاسوعا بود و صدای پایکوبی از عراق به گوش میرسید. شهید اصغر با تعدادی از رزمندهها برای شناسایی وارد عراق شد. این شناسایی ۲۴ساعت طول کشید و مجاهد دلاور اصغر وصالی هنگام اقامه نماز در ظهر عاشورا در تنگه حاجیان از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و شهید شد و پیکرش در قطعه ۲۴ گلزار شهدای تهران در میان سایر همرزمانش در گروه دستمالسرخها آرام گرفت.
گفتنی است این مراسم به حضور خانواده شهید احمدوند و خانواده شهیدان جنگروی هم مزین بود و خاطراتی از شهدای خود بیان کردند.
پایانبخش این محفل همخوانی صلوات خاصه حضرت رضا(ع) و تجلیل از خانوادههای شهدا با اهدای تبرکات رضوی بود.
انتهای پیام/